شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر
شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق
شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد
"فرستنده: هستی"
برو ای خوب من، هم بغض دریا شو ، خداحافظ
برو با بی کسی هایت هم آوا شو ، خداحافظ
تو را با من نمی خواهم که ما معنا کنم دیگر
برو با یک “من” دیگر بمان ما شو، خداحافظ
وقتی پایت خواب می رود
نمی توانی درست راه بروی
لنگ می زنی
وقتی قلبت خواب می رود
نمی توانی درست فکر کنی
عاشق می شوی
آتش گرفتن ای غم و افروختم بس است
یک دم رها نمی کنی ام سوختم بس است
سنگین شدم ز درد و چو سنگی به در خویش
خون را چو لعل در جگر اندوختم بس است
خدایا.....
این روزها......
دلتنگم......
باورکن این یکی دیگرشعرنیست.....
مرد نباید بپرسه:میآی......؟
باید اینجوری ورداره ببره..!!!
فرق نداره شرق یا غرب
شمال یا جنوب
من تورا به هر جهت دوست دارم
باهر کس میشه خندید....
ولی !!!
فقط در آغوش یک نفرمیشه گریه کرد../.
بدترین حسه دنیا اینه که بدونی
کسی که خیلی دوسش داری
به همون اندازه کسه دیگه ای رو دوست داره
روزهــــای تکـــراری مـــرا خستـــه نکـــرد !
چیــــزی کـه مــرا از پــا درآورد
تکــــراری شدنـــم در چشمــــان او بـــود ...
تکـﺜﯿﺮ ﺗــــــﻮ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ...
ﯾﻌﻨــــــﯽ ..
ﻗﺸﻨﮕﺘﺮﯾﻦ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ
ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ .....
.: Weblog Themes By Pichak :.